اینم نتیجه ی درس خوندن

سال نو مبارک
سالی که برای من واقعا بد شروع شد اما امیدوارم که شما دوستان سال خوبی داشته باشید
بعد از مسافرتی که به کرمان داشتم توی تعطیلات عید برگشته بودم خونه و حسابی حالم گرفته بود که آخرای شب بود از خونه زدم بیرون که با یه آگهی روی دیوار مواجه شدم هرچی آگهی رو خوندم بازم چیزی متوجه نشدم شاخ درآورده بودم خداخدا می کردم که اونی که داره این آگهی رو می چسبونه ببینم تا اینکه چندتا کوچه بالاتر دیدمش یه جونه 28 ساله با دوچرخه داشت آگهی رو می چسبوند .
رفتم جلو باهاش سلام علیک کردن خلاصه باهم کلی حرف زدیم چیزی نمی گم فقط خودتون متن این آگهی رو نگاه کنید .
البته من ازش خواستم آگهی رو برام امضا کنه .